خاکریز اول

سنگری کوچک اما قوی در برابر امواج زر و زور و تزویر
جمعه, ۶ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۳۵ ب.ظ

لطفا از ره بر مایه نگذارید ! ( قسمت اول )

" پست ویژه "

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که وقتی با دیگران در مورد اتفاقات عجیب هسته ای صحبت می کنید اغلب افراد براحتی دلایل فنی تان را می پذیرند اما در مقابل یک شبهه متوقف می شوند . اینکه اگر سیاست جدید تیم مذاکره کننده صحیح نیست پس چرا رهبری فرمودند نرمش قهرمانانه ؟ اصلا مگر رهبری حتی در جریان مسایل پشت پرده توافقات قرار نمی گیرند ؟ پس چرا ما کاسه داغ تر از آش شویم ؟ آیا سکوت رهبری تاییدی بر دستاورد ژنو نیست ؟ پاسخ ایشان به نامه رییس جمهور را چگونه توجیه می کنید ؟ و ...

پاسخ به این شبهات سخت نیست . طبق دلایل زیر رهبری از روند مذاکرات راضی نیستند و مسایل اخیر بر ایشان تحمیل شده :

1-  چرا قبلا لفظ نرمش قهرمانانه در کلام رهبری دیده نمی شد و بلافاصله بعد از روی کار آمدن دولت جدید مطرح شد ؟ مواضع ایشان نشان می دهد که نه تنها با کوچکترین نرمشی مخالف هستند بلکه بر روی مقاومت در برابر زیادی خواهی های دشمنان اصرار موکد دارند . به موارد زیر توجه کنید :

« هر جائى که ما کم آوردیم، عقب ماندیم، شکست خوردیم، به خاطر غفلت از هدفهاى انقلاب اسلامى و هدفهاى اسلامى بوده است. کسانى سر کار بیایند که مصداق: «انّ الّذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا» باشند؛ اهل استقامت، اهل ایستادگى باشند؛ زرهى پولادین از یاد خدا و از توکل به خدا بر تن خودشان بپوشند و وارد میدان شوند.1»
« نامزد انتخابات اولاً باید به خدا و به این انقلاب و به قانون اساسى و به این مردم ایمان و اعتقاد داشته باشد؛ ثانیاً داراى روحیه‌ى مقاوم باشد. این ملت اهداف بلندى دارد، کارهاى بزرگى دارد، تسلیم نیست، کسى نمیتواند با این ملت با زبان زور حرف بزند. کسانى که در رأس قوه‌ى اجرائى قرار میگیرند، باید کسانى باشند که در مقابل فشارهاى دشمنان مقاوم باشند؛ زود نترسند، زود از میدان خارج نشوند؛ این یکى از شرطهاى لازم است.2»
« توجه کند؛ کسانى با رأى ملت سر کار نیایند که در مقابل دشمنان بخواهند دست تسلیم بالا ببرند و آبروى ملت ایران را ببرند. کسانى سر کار نیایند که بخواهند با تملق‌گوئى به غرب، به دولتهاى غربى، به دولتهاى زورگو و مستکبر، به خیال خودشان بخواهند براى خودشان موقعیتى در سطح بین‌المللى دست و پا کنند.3»
« اگر کسى از نامزدهاى ریاست جمهورى، کمترین نشانه‌ى نرمشى در مقابل امریکا، در مقابل دخالتهاى دولتهاى غربى، در مقابل تجاوزهاى فرهنگى و سیاسى بیگانگان نشان دهد، همه‌ى دنیا باید بدانند که ملت ما به چنین کسى قطعاً رأى نخواهد داد. مردم به کسى رأى مى‌دهند که بدانند در مقابل امریکا و افزون‌طلبیهاى دولتهاى متجاوز و پرتوقّع و خودکامه و کسانى که مى‌خواهند اراده‌ى خود را بر ملت ایران تحمیل کنند، خواهد ایستاد و نیز در مقابل تهاجم فرهنگ بیگانه ایستادگى خواهد کرد.4»

رهبری فرمودند مردم قطعا به کسیکه کمترین نشانه نرمش را داشته باشد رای نخواهند داد اما متاسفانه بنا به دلایلی که در جای خود قابل بحث است( لینک ) برخی از مردم به کسیکه « بیشترین نشانه های نرمش » را در تبلیغات انتخاباتی خود داشت رای دادند و کشور در برابر عمل انجام شده قرار گرفت . با این مطالبه عمومی و با این سیاست جدید دولت چه باید کرد ؟  اصل مدیریت حکم می کند که اگر نتوانیم تهدید را تبدیل به فرصت کنیم حداقل از اثرات زیانبار آن بکاهیم . رهبری نیز چاره ای جز بیان نرمش قهرمانانه نداشتند . این تنها راهیست که می توان بر نرمش « قید » زد و اثرات زیانبار آنرا مدیریت کرد . که متاسفانه تیم سیاست خارجی در عمل به همین توصیه رهبری نیز زمین گیر شد و تن به امتیازهای بهت آوری داد !


2- یکی از سیاست های دولت این است که برای مشروعیت بخشی به توافق ژنو از رهبری مایه گذاشته و مدام این مساله را تبلیغ می کند . اخیرا مشاور دکترظریف به شیراز آمده بود (لینک خبر). وقتی در جلسه با اعتراض دانشجویان مواجه شد و نتوانست دلایل قانع کننده ای بیاورد گفت «تمام متن توافق نامه با رهبر انقلاب هماهنگ شده بود و رهبر معظم انقلاب پیش از موافقت نامه آن را کاملا و کلمه به کلمه تایید کردند» . دانشجویان جوابی محکم و منطقی به ایشان دادند که منجر به سکوت جناب مشاور و رها کردن مابقی جلسه شد . پاسخ دانشجویان این بود : رهبری صراحتا فرمودند « ما البتّه در جزئیّات این مذاکرات مداخله نمیکنیم؛ یک خطوط قرمزى وجود دارد، یک حدودى وجود دارد، این حدود باید رعایت بشود؛ این را گفتیم به مسئولین و موظّفند که این حدود را رعایت کنند » .

3- اغلب ما قسمت اول این جمله را شنیده ایم ولی به قسمت دومش دقت نکرده ایم . فرمودند « خوشبین نیستم به مذاکره ، لکن می خواهند مذاکره کنند بکنند » . قسمت دوم این جمله نشان می دهد که عده ای برخلاف میل رهبری بر مذاکراتی خاص پافشاری دارند. برخی از مسئولین و مردم هستند که تا لگد نخورند، بیدار نمی‌شوند و برخی دیگر نه تنها با صدا کردن، ندا کردن، تذکر دادن، هوشیاری دادن و نصیحت بیدار نمی‌شوند، بلکه حتی با ریختن یک سطل آب و لگد دشمن نیز بیدار نمی‌شوند.

4- دلایل فوق نقلی بودند . اما یک دلیل عقلی نیز وجود دارد که دیگر جای هیچ شک و شبهه ای را باقی نمی گذارد . اتفاقا برخی افراد مذهبی و ولایتمدار در این قسمت می لنگند و آن چیزی نیست جز اصل « شناخت منظومه فکری امام و رهبری » . اگر کسی با منظومه فکری رهبری خوب آشنا باشد بدون ذره ای اغراق به سهولت متوجه خواهد شد که روش مذاکرات اخیر هسته ای در تضاد آشکار با بینش ایشان است . نمونه فراوان است اما برای مثال در مورد زیر تامل کنیم . بنده قرابتی بین آن و تیم مذاکره کننده نیافتم . اگر شما یافتید مارا هم مطلع کنید .

« دشمن، سیاسى و سیاستمدار است؛ مغزِ طرّاحِ سیاسى دارد، فکر مى‌کند که چه‌کار باید بکند. یکى از طرّاحیها این است که حرف آخر را اوّل نزنند؛ آرام آرام و بتدریج طلبکارى ایجاد نمایند و طرفِ مقابل را وادار به عقب‌نشینى کنند. به‌مجرّدى که عقب‌نشینى کردید، طلبکارى دیگرى شروع خواهد شد. حالا بعضیها مى‌گویند چیزى بدهیم، چیزى بگیریم! بدهیمش درست است، بگیریمش درست نیست؛ هیچ چیز نخواهند داد. شعارهایى را درست مى‌کنند؛ ایران را در محور شرارت گذاشته‌اند. فلان کارها را بکنیم تا ما را از محور شرارت بردارند! این شد حرف؟! غلط کردند گذاشتند که حالا بخواهند بردارند. دوباره و هر وقت لازم شد، ما را در محور شرارت مى‌گذارند. اگر قرار است قدرتى این امکان و توان را پیدا کند که اخمهایش را در هم بکشد و بگوید من قوى هستم و مى‌زنم و مى‌بَرم و مى‌بندم؛ حواستان جمع باشد، انسان جا بخورد، این جاخوردن، حدّ یقف ندارد؛ شما این سنگر را عقب مى‌نشینید، فرض کنید فلان الحاقیه را قبول مى‌کنید، بعد یک مطالبه دیگرى را مطرح مى‌کنند: فلان دولت غیرقانونى را به رسمیت بشناسید! باز همان فشارها و همان تهدیدها. به‌مجرّدى که فلان دولت غیرقانونى را به رسمیت شناختید، باز یک درخواست دیگر مطرح مى‌شود: اسم اسلام را از قانون اساسیتان بردارید! شما باید ذرّه‌ذرّه عقب بنشینید؛ این حدّ یَقِفى ندارد. من این موضوع را بارها به بعضى از مسؤولانى که دچار وسوسه و واهمه‌هایى بودند، گفته‌ام که حدّ یَقفِ فشار آمریکا کجاست؛ آن را مشخّص کنید، که اگر به آن‌جا رسیدیم، دیگر بعد از آن هیچ فشارى علیه ما نخواهد بود. »

انشاله مثالهای بعدی بماند برای قسمت سوم همین بحث . ادامه دارد ...


1- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 92/02/25
2-بیانات در دیدار کارگران و فعالان بخش های تولید کشور 92/07/02
3- بیانات در دیدار مردم بیجار 88/02/28
4- بیانات در دیدار جمعی از خانواده شهدا
5- بیانات 82/3/7



نوشته شده توسط محمد هادی سیفی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

خاکریز اول

سنگری کوچک اما قوی در برابر امواج زر و زور و تزویر

از خصم جز دشمنی ورزیدن توقع نیست اما چرا عده ای در داخل با تحریم هراسی در زمین او بازی کرده و پازلش را تکمیل کردند ؟! دفاع از حق هسته ای دفاع از تمامی حقوق یک ملت است . در واقع خاکریز اول ، حق هسته ای است و آنها تلاش می کنند که خاکریز اول را بشکنند تا بتوانند به همه حقوق کشورمان تعرض کنند و تحریم هراسی حربه ای شد برای رخنه در این دژ نفوذ ناپذیر ! کاری کنیم که در مقابل نسلهای آینده سرمان را بالا بگیریم تا نگویند پدرانمان با چند دلار و کمی رفاه ، عزت فروشی کردند ...

لطفا از ره بر مایه نگذارید ! ( قسمت اول )

جمعه, ۶ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۳۵ ب.ظ

" پست ویژه "

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که وقتی با دیگران در مورد اتفاقات عجیب هسته ای صحبت می کنید اغلب افراد براحتی دلایل فنی تان را می پذیرند اما در مقابل یک شبهه متوقف می شوند . اینکه اگر سیاست جدید تیم مذاکره کننده صحیح نیست پس چرا رهبری فرمودند نرمش قهرمانانه ؟ اصلا مگر رهبری حتی در جریان مسایل پشت پرده توافقات قرار نمی گیرند ؟ پس چرا ما کاسه داغ تر از آش شویم ؟ آیا سکوت رهبری تاییدی بر دستاورد ژنو نیست ؟ پاسخ ایشان به نامه رییس جمهور را چگونه توجیه می کنید ؟ و ...

پاسخ به این شبهات سخت نیست . طبق دلایل زیر رهبری از روند مذاکرات راضی نیستند و مسایل اخیر بر ایشان تحمیل شده :

1-  چرا قبلا لفظ نرمش قهرمانانه در کلام رهبری دیده نمی شد و بلافاصله بعد از روی کار آمدن دولت جدید مطرح شد ؟ مواضع ایشان نشان می دهد که نه تنها با کوچکترین نرمشی مخالف هستند بلکه بر روی مقاومت در برابر زیادی خواهی های دشمنان اصرار موکد دارند . به موارد زیر توجه کنید :

« هر جائى که ما کم آوردیم، عقب ماندیم، شکست خوردیم، به خاطر غفلت از هدفهاى انقلاب اسلامى و هدفهاى اسلامى بوده است. کسانى سر کار بیایند که مصداق: «انّ الّذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا» باشند؛ اهل استقامت، اهل ایستادگى باشند؛ زرهى پولادین از یاد خدا و از توکل به خدا بر تن خودشان بپوشند و وارد میدان شوند.1»
« نامزد انتخابات اولاً باید به خدا و به این انقلاب و به قانون اساسى و به این مردم ایمان و اعتقاد داشته باشد؛ ثانیاً داراى روحیه‌ى مقاوم باشد. این ملت اهداف بلندى دارد، کارهاى بزرگى دارد، تسلیم نیست، کسى نمیتواند با این ملت با زبان زور حرف بزند. کسانى که در رأس قوه‌ى اجرائى قرار میگیرند، باید کسانى باشند که در مقابل فشارهاى دشمنان مقاوم باشند؛ زود نترسند، زود از میدان خارج نشوند؛ این یکى از شرطهاى لازم است.2»
« توجه کند؛ کسانى با رأى ملت سر کار نیایند که در مقابل دشمنان بخواهند دست تسلیم بالا ببرند و آبروى ملت ایران را ببرند. کسانى سر کار نیایند که بخواهند با تملق‌گوئى به غرب، به دولتهاى غربى، به دولتهاى زورگو و مستکبر، به خیال خودشان بخواهند براى خودشان موقعیتى در سطح بین‌المللى دست و پا کنند.3»
« اگر کسى از نامزدهاى ریاست جمهورى، کمترین نشانه‌ى نرمشى در مقابل امریکا، در مقابل دخالتهاى دولتهاى غربى، در مقابل تجاوزهاى فرهنگى و سیاسى بیگانگان نشان دهد، همه‌ى دنیا باید بدانند که ملت ما به چنین کسى قطعاً رأى نخواهد داد. مردم به کسى رأى مى‌دهند که بدانند در مقابل امریکا و افزون‌طلبیهاى دولتهاى متجاوز و پرتوقّع و خودکامه و کسانى که مى‌خواهند اراده‌ى خود را بر ملت ایران تحمیل کنند، خواهد ایستاد و نیز در مقابل تهاجم فرهنگ بیگانه ایستادگى خواهد کرد.4»

رهبری فرمودند مردم قطعا به کسیکه کمترین نشانه نرمش را داشته باشد رای نخواهند داد اما متاسفانه بنا به دلایلی که در جای خود قابل بحث است( لینک ) برخی از مردم به کسیکه « بیشترین نشانه های نرمش » را در تبلیغات انتخاباتی خود داشت رای دادند و کشور در برابر عمل انجام شده قرار گرفت . با این مطالبه عمومی و با این سیاست جدید دولت چه باید کرد ؟  اصل مدیریت حکم می کند که اگر نتوانیم تهدید را تبدیل به فرصت کنیم حداقل از اثرات زیانبار آن بکاهیم . رهبری نیز چاره ای جز بیان نرمش قهرمانانه نداشتند . این تنها راهیست که می توان بر نرمش « قید » زد و اثرات زیانبار آنرا مدیریت کرد . که متاسفانه تیم سیاست خارجی در عمل به همین توصیه رهبری نیز زمین گیر شد و تن به امتیازهای بهت آوری داد !


2- یکی از سیاست های دولت این است که برای مشروعیت بخشی به توافق ژنو از رهبری مایه گذاشته و مدام این مساله را تبلیغ می کند . اخیرا مشاور دکترظریف به شیراز آمده بود (لینک خبر). وقتی در جلسه با اعتراض دانشجویان مواجه شد و نتوانست دلایل قانع کننده ای بیاورد گفت «تمام متن توافق نامه با رهبر انقلاب هماهنگ شده بود و رهبر معظم انقلاب پیش از موافقت نامه آن را کاملا و کلمه به کلمه تایید کردند» . دانشجویان جوابی محکم و منطقی به ایشان دادند که منجر به سکوت جناب مشاور و رها کردن مابقی جلسه شد . پاسخ دانشجویان این بود : رهبری صراحتا فرمودند « ما البتّه در جزئیّات این مذاکرات مداخله نمیکنیم؛ یک خطوط قرمزى وجود دارد، یک حدودى وجود دارد، این حدود باید رعایت بشود؛ این را گفتیم به مسئولین و موظّفند که این حدود را رعایت کنند » .

3- اغلب ما قسمت اول این جمله را شنیده ایم ولی به قسمت دومش دقت نکرده ایم . فرمودند « خوشبین نیستم به مذاکره ، لکن می خواهند مذاکره کنند بکنند » . قسمت دوم این جمله نشان می دهد که عده ای برخلاف میل رهبری بر مذاکراتی خاص پافشاری دارند. برخی از مسئولین و مردم هستند که تا لگد نخورند، بیدار نمی‌شوند و برخی دیگر نه تنها با صدا کردن، ندا کردن، تذکر دادن، هوشیاری دادن و نصیحت بیدار نمی‌شوند، بلکه حتی با ریختن یک سطل آب و لگد دشمن نیز بیدار نمی‌شوند.

4- دلایل فوق نقلی بودند . اما یک دلیل عقلی نیز وجود دارد که دیگر جای هیچ شک و شبهه ای را باقی نمی گذارد . اتفاقا برخی افراد مذهبی و ولایتمدار در این قسمت می لنگند و آن چیزی نیست جز اصل « شناخت منظومه فکری امام و رهبری » . اگر کسی با منظومه فکری رهبری خوب آشنا باشد بدون ذره ای اغراق به سهولت متوجه خواهد شد که روش مذاکرات اخیر هسته ای در تضاد آشکار با بینش ایشان است . نمونه فراوان است اما برای مثال در مورد زیر تامل کنیم . بنده قرابتی بین آن و تیم مذاکره کننده نیافتم . اگر شما یافتید مارا هم مطلع کنید .

« دشمن، سیاسى و سیاستمدار است؛ مغزِ طرّاحِ سیاسى دارد، فکر مى‌کند که چه‌کار باید بکند. یکى از طرّاحیها این است که حرف آخر را اوّل نزنند؛ آرام آرام و بتدریج طلبکارى ایجاد نمایند و طرفِ مقابل را وادار به عقب‌نشینى کنند. به‌مجرّدى که عقب‌نشینى کردید، طلبکارى دیگرى شروع خواهد شد. حالا بعضیها مى‌گویند چیزى بدهیم، چیزى بگیریم! بدهیمش درست است، بگیریمش درست نیست؛ هیچ چیز نخواهند داد. شعارهایى را درست مى‌کنند؛ ایران را در محور شرارت گذاشته‌اند. فلان کارها را بکنیم تا ما را از محور شرارت بردارند! این شد حرف؟! غلط کردند گذاشتند که حالا بخواهند بردارند. دوباره و هر وقت لازم شد، ما را در محور شرارت مى‌گذارند. اگر قرار است قدرتى این امکان و توان را پیدا کند که اخمهایش را در هم بکشد و بگوید من قوى هستم و مى‌زنم و مى‌بَرم و مى‌بندم؛ حواستان جمع باشد، انسان جا بخورد، این جاخوردن، حدّ یقف ندارد؛ شما این سنگر را عقب مى‌نشینید، فرض کنید فلان الحاقیه را قبول مى‌کنید، بعد یک مطالبه دیگرى را مطرح مى‌کنند: فلان دولت غیرقانونى را به رسمیت بشناسید! باز همان فشارها و همان تهدیدها. به‌مجرّدى که فلان دولت غیرقانونى را به رسمیت شناختید، باز یک درخواست دیگر مطرح مى‌شود: اسم اسلام را از قانون اساسیتان بردارید! شما باید ذرّه‌ذرّه عقب بنشینید؛ این حدّ یَقِفى ندارد. من این موضوع را بارها به بعضى از مسؤولانى که دچار وسوسه و واهمه‌هایى بودند، گفته‌ام که حدّ یَقفِ فشار آمریکا کجاست؛ آن را مشخّص کنید، که اگر به آن‌جا رسیدیم، دیگر بعد از آن هیچ فشارى علیه ما نخواهد بود. »

انشاله مثالهای بعدی بماند برای قسمت سوم همین بحث . ادامه دارد ...


1- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 92/02/25
2-بیانات در دیدار کارگران و فعالان بخش های تولید کشور 92/07/02
3- بیانات در دیدار مردم بیجار 88/02/28
4- بیانات در دیدار جمعی از خانواده شهدا
5- بیانات 82/3/7

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۰۶
محمد هادی سیفی

نظرات  (۱)

اقا سلا م. ممنون بابت زحماتتون  رنگ پس زمینه تم تون قرمزه نوشته ها نارنجی زرد قرمز چیشامون پکید .امکان تصحیح وجود نداره ؟ 
نمیهش پس زمینه سفید و متن مشکی باشه؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">